اخراجیهای سه :

 اخراجی ها قرار بود متحول شده باشند اما بیژن قالپاق و باقالی از گذشته خود هم عقب تر بودند

محمد حسن نجفی

یزدفردا "محمد حسن نجفی :چند روز قبل فرصتی دست داد به اتفاق همسر و فرزندان رفتیم فیلم اخراجیهای سه را تماشا کردیم آنهم در تماشا خانه سینما ایران که صوت بسیار گنگ و نامناسبی داشت ! از قرار معلوم آثار آتش سوزی سینما در سالهای قبل بناست تا ابد بر تن آن بماند

به عنوان یک بیننده آماتور چندان فیلم دلچسبی نبود هرچند بچه ها از بخشهائی از فیلم خوششان آمده بود خصوصا آنجا که جماعتی سوار بر خر میخواندند!

فیلم بدون داستان ده نمکی قطعا با نگاه به انتخابات سال 88 و در جهت هجو رفتارهای انتخاباتی کاندیداها ساخته شده بود که برای فهمیدن آن خیلی نمیخواهد انرژی صرف کرد اظهار نظرهای افراد دور و بر صندلی ما در سینما از همان ابتدا در صدد تطبیق آدمهای فیلم با کاندیداهای آخرین دور ریاست جمهوری بود هدفی که قطعا نظر اصلی فیلم ساز حول محور آن شکل گرفته بود

نمیتوان از بعضی سخنهای به جائی که در این فیلم بر زبان این و آن میآمد گذشت اما اگر بخواهیم کلاه انصاف را قاضی کنیم فیلم ده نمکی به جز ملغمه ای از صحنه های در هم با اضافه های بسیار و تعریف نامناسبی از آدمهائی که قرار بود جنگ و جبهه و اسارت رفتارهایشان را سمت و سوی الهی داده باشد چیز در خور دیگری نداشت

در مصاحبه ای از ده نمکی که در نقد فیلمهای قبلیش نگاشته بود ، خواندم که او همرزم آدمهائی بوده که داستان آنها را در فیلم آورده قصه ای که شاید اهالی جنگ و جهاد بخشی از این آدمها را به خاطر داشته باشند هرچند تعدادشان خیلی نباشد، اما به نظر میرسد ده نمکی به قصه آدمهایش خیلی پایبند نیست و در این قسمت از سریال اخراجیها ، از خجالت آنها یکجا درآمده و به قیمت گیشه ، اخراجیها را خواننده آنهم به سبکهای سبک و سوار بر خر به میدان فرستاده است نقشی که میتوانست به راحتی به هر کس دیگری به جز اخراجیها واگذار شود ، ده نمکی برای اینکه نشان دهد همچنان به اصول خود پایبند است رنجی که جانبازان در زندگی روز مره به دلیل پایمال شدن اهداف بلندشان میبرند را به تصویر آورده غافل از آنکه بیننده کمترین تصویری از آنها را در این همه شلوغی فیلم به خاطر نخواهد سپرد و البته پرداختن به این ظلم که بر جانبازان روا میشود ربطی به بازی رنگها و انتخابات ندارد جانبازان در این دوران و در همه دولتها مظلوم بوده اند

در شلوغی این داستان فیلم هر دقیقه از این صحنه به آن صحنه میپرد و در برنامه به اصطلاح زنده تلویزیون مجری زبل خانش هر دقیقه ای در مکانی است که ارتباطی با صحنه قبل ندارد چینش صحنه های فیلم روند آن را به گونه ای تداعی میکند که فیلم بیشتر قطعات به هم چسبیده ای از چند داستان نا همگون است

آدمهای اخراجی فیلم ده نمکی قرار بود در جنگ و بعد از آن متحول شده باشند اما از قرار معلوم بیژن قالپاق و باقالی از گذشته خود هم عقب تر بودند و کمالی و بقیه درگیر امروز خود و کریم و دوستانش مظلوم و بیمار که حرفهایشان را به سبک تقلیدی ناشیانه آژانس شیشه ای بناست بزنند

خیلی فیلم درهمی بود آنقدر که نوشتن نقد آن هم میشود درهم!!!

یزدفردا
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا